هر کسی یک زبانِ اصلی برای ابراز عشق دارد که صحبت با این زبان برای او تأثیری بسیار عمیق دارد. برای آن که بدانید زبان عشقِ هر کسی کدام است باید با او صحبت کنید و نظرات او را بررسی کنید، تا زبان عشق اصلی او را بفهمید و اگر نتوانید با زبان عشقش با او صحبت کنید، او فکر می کند که دوستش ندارید.
پنج زبان برای ابراز عشق وجود دارد:
1. واژه های تأییدی : شامل: قدردانی ، تشویق آمیز ، تحسین کننده و محبت آمیز
2. هدیه: هدیه دادن نشان دهنده عشق است.
3. سرویس دهی و خدمات: ما می توانیم از توانایی ها و مهارت هایمان و فرصت هایی که پیش می آید برای اظهار عشق به دیگران استفاده کنیم .
4. صرف وقت مفید
5. تماس بدنی
در مقاله گذشته به سه زبانِ “واژه های تاییدی، هدیه و سرویس دهی” اشاره کردیم.
4. صرف وقت مفید
ویژگی اصلی صرف وقت با هم بودن است. منظور در کنار هم بودن نیست. دو نفر که در اتاقی نشسته اند ، خیلی به هم نزدیک هستند، ولی الزاماً با هم نیستند. لازمه با هم بودن تمرکز و توجه نسبت به هم است. در صرف وقت مفید، تمام تمرکز شما به کسی است که با او هستید.
وقتی برای ابراز عشق صمیمانه وقت مفید صرف می کنید ، یک احساس ارتباطی قوی ایجاد می شود. وقتی که یک مادر روی زمین نشسته و در همان حال توپ کوچکی را به طرف کودک دو ساله اش پرتاب می کند ، او دارد وقت خود را صرف کودک خود می کند. یعنی دو نفر با هم کاری انجام می دهند که از آن لذت می برند. می توانند گفتگو کنند یا فعالیت مشترک انجام دهند.
گفتگوی مفید
منظور از گفتگوی مفید گفتگویی همدلانه است که در طی آن دو نفر تجربیات ، افکار ، احساسات و آرزوهایشان را به صورتی دوستانه و نزدیک با هم در میان می گذارند. در گفتگوی مفید تاکید کاملاً بر آن چیزی است که می شنویم. یعنی گوش دادن همدلانه. البته گفتگو نیازمند حرف زدن است.
فعالیت های مفید
فعالیت های مشترک شامل هر چیزی می تواند باشد ، که برای یک یا هر دو طرف جالب باشد. آن چه انجام می دهید اهمیتی ندارد، بلکه اهمیت آن به انجام فعالیت مشترک است. هدف تجربه چیزی مشترک است که در مسیر مشترک احساس می کنید.
خاطراتی برای سال های آتی
یکی از چیزهایی که به وسیله فعالیت های مفید فراهم خواهد شد ، یک بانک خاطره از فعالیت ها برای سال هایی که پیش رو داریم است. خوشبختانه هستند زوج هایی که به یاد می آورند چگونه در کنار دریا با هم گردش کرده اند، در بهار در باغچه گل کاشته اند، زمانی که با هم پیاده روی می کردند و پای یکی از آن ها پیچ خورد و …این ها خاطرات عشقند ، خصوصا برای کسانی که زبان عشق اول آن ها صرف وقت مفید است.
عمدتاً در زمان بحران و سختی ها ما یکدیگر را در آغوش می کشیم. چرا؟ به خاطر این که تماس بدنی یکی از ارتباط های قوی است. در زمان بحران و سختی ها بیشتر از هر چیز ما به عشق نیاز داریم. ما همیشه نمی توانیم آن طور که دلمان می خواهد حوادث را تغییر دهیم، اما می توانیم با احساس عشق به زندگی خود ادامه دهیم
5. تماس بدنی
تماس بدنی صرفاً به معنی رابطه جنسی نیست. مهربانی و تماس تأیید آمیز، یکی از اساسی ترین زبان های عشق است. بوسیدن ، در آغوش گرفتن ، ماساژ دادن، لمس مهربانانه بازو، دست روی شانه کسی گذاشتن و به پشت کسی دست زدن، همه راه های مناسبی برای بیان محبت هستند ، هر چند ممکن است در نظر بعضی ها مهم نباشد.
نوزادانی که با مهربانی در آغوش گرفته شده یا بغل می شوند، زندگی عاطفی طبیعی تری از کودکانی دارند که در یک دوره طولانی از تماس بدنی محروم بوده اند. این اصل در مورد بزرگسالان نیز صادق است. کسانی که تماس بدنی با دیگران برقرار می کنند یا لمس می شوند روحیه مثبت تری دارند.
بدن برای لمس کردن ساخته شده است. از پنج حسی که داریم، حس لامسه شبیه چهار حس دیگر نیست و به یک منطقه خاص از بدن محدود نمی شود. حس لامسه با کلیه نقاط بدن در ارتباط است. حس لامسه می تواند روابط را به وجود بیاورد و یا از بین ببرد و می تواند عشق یا نفرت ایجاد کند.اگر کسی زبان نخستین عشقش تماس بدنی باشد، تماس و لمس کردن او می تواند بسیار موثر تر از آن باشد که بگوییم دوستت دارم یا از تو متنفرم.
عمدتاً در زمان بحران و سختی ها ما یکدیگر را در آغوش می کشیم. چرا؟ به خاطر این که تماس بدنی یکی از ارتباط های قوی است. در زمان بحران و سختی ها بیشتر از هر چیز ما به عشق نیاز داریم. ما همیشه نمی توانیم آن طور که دلمان می خواهد حوادث را تغییر دهیم، اما می توانیم با احساس عشق به زندگی خود ادامه دهیم.
یاد گرفتن چگونگی ایجاد رابطه جسمی با دیگران
بعضی از افراد در خانواده هایی بزرگ شده اند که تماس بدنی در آن ها رایج نبوده است( همدیگر را نوازش یا لمس نمی کردند.) به همین جهت هر نوع ارتباطی که جنبه بدنی داشته باشد ، احساسی ناراحت کننده و ناخوشایند در آن ها به وجود خواهد آورد. این افراد باید یک زبان جدید ( تماس بدنی) یاد بگیرند.
بهتر است برای یادگیری این زبان ، ابتدا از نوازش کردن و بغل کردن پدر و مادرتان شروع کنید.
هر وقت پدر و مادرتان را دیدید آن ها را بغل کنید ، و وقتی هم از آن ها خداحافظی می کنید آن ها را به آغوش بکشید. این کار به شما کمک خواهد کرد که به تدریج زبان عشق تماس بدنی را یاد بگیرید.
فرصت مناسب
مشخص کردن زمان برای بیان خواسته ها به افراد دیگر امر بسیار مهمی است. گاهی اوقات تماس بدنی ممکن است به صورتی غلط و نامناسب برقرار شود. زمانی که یک نفر به شدت عصبانی است بهتر است به او نزدیک نشویم ، زیرا ممکن است در آن حالت به ما آسیب وارد کند.
تماس بدنی می تواند زمانی صورت می گیرد که فرد دیگر کاری را به خوبی به اتمام رسانده باشد ، مثل این که ورزشکاری حرکت خود را به خوبی انجام داده است یا کارمندی در اداره کارش را خوب انجام داده است. در اوقات درماندگی هم ممکن است تماس بدنی برای بیان عشق به کار برود ، مثل زمانی که فرد شکست خورده است.
مکانی که برای تماس بدنی در نظر گرفته می شود بسیار مهم است. پسرِ ده ساله ای زمانی که در مسابقه فوتبال برنده شد ، با هجان خودش را در آغوش مادرش می اندازد تا مادرش نیز او را نوازش کند و در آغوش بگیرد ، اما وقتی همان پسر شانزده ساله شد دیگر پس از برنده شدن در مسابقه فوتبال به آغوش مادرش پناه نمی برد. پدر و مادر آن پسر منتظر مکان مناسب دیگری هستند تا پسر نوجوانشان را در آغوش بگیرند و نوازش کنند.
ما نباید فکر کنیم آن چه برای ما سبب خوشحالی می شود حتما برای دیگران نیز چنین است. مثلا اگر دوست شما از مالیدن شانه هایش خوشحال نمی شود این کار را نکنید. درک شرایط احساسی دیگران امر بسیار مهمی است. ممکن است در شرایطی نوعی از تماس بدنی مناسب و در شرایط دیگر نامناسب باشد